ترنج

ترنج

بسم رب الحسین...
قال الله تعالی: «...فَاخْلَعْ نَعْلَیْکَ إِنَّکَ بِالْوادِ الْمُقَدَّسِ طُوىً»
از خویش رها شو و با عشق درآمیز،
و چون به میقاتِ ماه "مُحرَم" وارد شدی،
اِحرام بربند که مُحرِمی!
گرد "عاشورایش" بسیار طواف کن،
و چون در کوی معرفتش بیتوته کردی،
بسیار خدا را بخوان،
تا تو را به وادی جنون کربلا راه دهند..
و چون به کربلا رسیدی، تا ابد وقوف کن!
و با اشک های روان بگو:
لبیک یا حسین...
تا بر کشته اشک های روان مَحرمِ اسرار شوی...

این تناقض تا ابد شیرین ترین مرثیه است: سرترین آقای دنیا را خدا بی سر گذاشت!

کد آهنگ

طبقه بندی موضوعی

روایت اول (تیر خلاص)

شنبه, ۲۹ مهر ۱۳۹۱، ۰۱:۵۸ ق.ظ

نگاه به نامحرمان تیری است مسموم از تیرهای شیطان.هرکس از ترس خداوند چشم خود را از نگاه حرام باز دارد، خداوند ایمانی به او عطا فرماید که شیرینی آن را در قلبش حس کند...رسول خدا صلی الله علیه و آله

 

روایت اول...

آرام توی هوای گرم قدم بر میداشت. انقدر آرام که صدای نفس های شیطان را می شد به وضوح شنید...کمان را برداشت تیر اول را رها کرد نزدیک و نزدیکتر شد انقدر که به پاشنه ی بلندِ کفش قرمزش برخورد کرد انگار پشت پا خورد باشه یه لحظه کفش از پاش درآمد و کف پای بدون جورابش روی آسفالت داغ کوچه کشیده شد و همون وقت بود که حس کرد یه ده سانتی به زمین نزدیکتر شده! نشست تا کفش را دوباره به پا کنه، ناگهان دستش به زمین خورد و با یه حرکت ناگهانی چنان با سرعت از حرارت آسفالت داغ خودش را جدا کرد که متوجه تیر دوم نشد... با خودش گفت به من چه انقدر هوا گرمه!! اصلا چرا هر چی سختیه باید برای من باشه! مگه فرق من با اون ادم نما چیه که نمی تونه جلوی چشم های ناپاکش رو بگیره... اینبار تیر دوم هم خورده بود به هدف بدون هیچ دردی...

تیر آخر را برداشت خیلی محکمتر از قبل زه را کشید هدف را نشانه گرفت... لحظه آخر بود که شیطون دید دستی روی شونه اش سنگینی میکنه آروم برگشت ببینه کیه... دخترک کمان را از دستش گرفت و با قدرت تمام به سمت خودش نشانه رفت...

وقتی دست های لطیفش رو با اون ناخن های بلند و کشیده گذاشت توی دستهای پسرک... دیگه آخر خط بود. تیر خلاص از چله ی کمان رها شد و شیطان لبخندی زد و ناگهان دمای هوا هزار درجه گرمتر شد...

 


 

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۱/۰۷/۲۹
ریحانه خلج ...

حجاب

نظرات  (۴)

۲۹ مهر ۹۱ ، ۱۵:۲۶ همون پسره
آدم درست از همون جایی می افته که احساس اوج می کنه.
خیلی زیبا بود. کاش بعضی دخترها می فهمیدند که دارند چه می کنند، دلم براشون می سوزه.
خیلی خوب بود!
اما کاش توضیح اول رو در آخر می‌نوشتید!
جذابیتش بیشتر می‌شد!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
دریافت کد گوشه نما دریافت کد گوشه نما