ترنج

ترنج

بسم رب الحسین...
قال الله تعالی: «...فَاخْلَعْ نَعْلَیْکَ إِنَّکَ بِالْوادِ الْمُقَدَّسِ طُوىً»
از خویش رها شو و با عشق درآمیز،
و چون به میقاتِ ماه "مُحرَم" وارد شدی،
اِحرام بربند که مُحرِمی!
گرد "عاشورایش" بسیار طواف کن،
و چون در کوی معرفتش بیتوته کردی،
بسیار خدا را بخوان،
تا تو را به وادی جنون کربلا راه دهند..
و چون به کربلا رسیدی، تا ابد وقوف کن!
و با اشک های روان بگو:
لبیک یا حسین...
تا بر کشته اشک های روان مَحرمِ اسرار شوی...

این تناقض تا ابد شیرین ترین مرثیه است: سرترین آقای دنیا را خدا بی سر گذاشت!

کد آهنگ

طبقه بندی موضوعی

آدمک...

پنجشنبه, ۱۷ شهریور ۱۳۹۰، ۰۱:۲۶ ب.ظ
« ألَمْ یَعْلَمْ بِأَنَّ اللهَ یَری؟...

«آیا نمی دانی که خدا تو را می بیند؟...»

مخاطبم تویی!!! می دانی در این دنیایت داشته هایی داری که گاهی حاضری حتی جانت را بدهی و تعلقت را نگهداری؟ حالا نشسته اند و در این رسانه ی ملی می گویند به اندازه ظرفیت تو؛ از تو می گیرند امتحان می شوی... و  تعلق و دارایی های دنیای ات را هم به اسم آزمایش باید واگذار کنی و بگذری... تو اما میدانی تعلقتت چیست که به اندازه ی جانت ارزش داشته باشد؟؟؟ آدمک اندیشیده ای، چقدر ارزشمند است برایت آنچه تو را وابسته ی این گندم زار یا باغ سیب زمین کرده؟؟؟... پاسخش ...
تو ای تنهاترین همراه ...
و اما من می نگرم چه چیز بالاتر و کافی تر از توست؟ تو را که بگیرند من هیچ ندارم عزیزم...
گاهی تو را نمی گیرند اما خودم تو را نادیده گرفته ام... وجودت و تمام آنچه نشانه ای از توست را ندیدن می شود همین ... این که تو انگار نیستی و من در هیچ چیزی برای ادامه کفایتی نمی بینم...من که اعتراف کردم حالا باز هم می خواهی بیایم و سر کنکور انتخابت مردود شوم؟؟؟ هنوز دوست داری مدام بیازمای ام؟؟؟ وقتی او که عادلترین بود به آفرینشت، بیم و خوف عاقبت آزمون را داشت که که به یاد تو رستگار می شود یا نه... من که از ذره ای غبار پیش او کمترم را چه انتظار است؟... از هر کس به اندازه تکلیفش می طلبی این را خودت گفتی اما من سرم نمی شود که می شود وسعت داد این تکلیف را تا تو بیشتر از پیش از من بخواهی...
در همین آرام و نا آرامی هاست که تو دیده می شوی اگر چشم دل بگشاییم به سویت...تو که همیشه مرا می بینی و آرزوهای بلندم را می دانی...

در این دنیای بی باران ... به دنبال تو می گردم...مگر لطفی کنی ای دوست... تو بارانم ببارانی...

 

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۰/۰۶/۱۷
ریحانه خلج ...

تو

خدا

نظرات  (۱۳)

تا باران ببارد...
همانا تو خدای نــوح ،

ابراهیم ، موسی ، عیسی و محمد هستی

و نیـــز خدای ما که هیچ کس نیستیم !

پس به ما هم حق بده که بخواهیم

هوای مارا بیشتر داشته باشی !!!

آمین...
در همین آرام و نا آرامی هاست که تو دیده می شوی اگر چشم دل بگشاییم به سویت...

همین آرام و نا آرامی ها، ظرفیت آدم را بالا میبرند
و
بالا رفتن ظرفیت همان و تکلیف های سخت تر همان...

همیشه سختترین نقش های نمایش، متعلق به بهترین بازیگران است پس سختی ِ نقش های زندگی هم جای دلخوشی دارد که شاید بهتر از قبل شده باشی...
۱۷ شهریور ۹۰ ، ۱۳:۳۸ ساده تر از سکوت
«در کارخانه‌ی خدا ، همه کار می‌کنند.

در کارخانه‌ی خدا ، حتی خدا هم کار می‌کند.»


قیصر امین پور...
...
در همین «نا»آرامی‌هاست که تو دیده می‌شوی!
سلام و عرض ادب....

خیلی متن زیبایی بود.البته نمیدونم که دست نوشته خودت هست یا خیر ولی به هر جهت زیبا بود.


همانطور که گل سرخ رو
با خارش دوست داری
دیگران رو هم با عیوب آنها ، دوست بدار



التماس دعا....

یا حق...


۱۷ شهریور ۹۰ ، ۱۷:۱۴ یــک قــدم تــا خــدا
.

______بــرای مظـلومیتِ شهــــدا....


دستـی کــه ورق مـی زنــــــد ایـن خاطـــــره ها را

بایـــد بنویســــــد غــم جـان کنـدنِ مــا را

مانــدیم وشما بال گشودیـــــــــد از این شهـــــــــر

رفتیـــــــــد به جایی که ببینیــد خــــــــدا را

گفتیــــــــــد به سـرمنزل مقصـود رسیـــــــــــدیم

دیگــــــــر پس از آن روز ندیدیــم شمـــــــــــا را

تقـدیر همــان بود که بمانیـــــــــــم و بمیریـــــــــــم

آلوده کنیـــــــــــم از نفس خویش فضـــــــــــا را

انصاف همیــــــــــــن نیست که از آن همــــــــه خوبی

بـر کوچه بگیریــــــــم فقط نام شمــــــــــــــا را....





.
ببار ببار ببار بارون
ببار تا دنیا خندان بشه

...و منعت اسّما
سلام
دلم را زیر ورو کردی رفیق...خدایا شکر که دوستی چون تو داریم...
اما برای تمام پستت یک آیه مناسب دیدم:
"هل یستوی الذین یعلمون و الذین لا یعلمون"...
می اندیشم به تو ای جان جان جان ِمن...
به یاد حضرت مولانا...
التماس دعا رفیق خوب...
آه
من قله الزاد
و بعد الطریق....

آه از بدبختی من
۱۷ شهریور ۹۰ ، ۲۳:۱۲ محمد هادی کیمیایی
ممنون که بهم سر زدید
در ضمن مطلبتون قشنگ بود
اگر تمایل به تبادل لینک داشتین بفرمایید با چه نامی لینکتان کنم
رجعت خورشید
پاسخ:
نه به زیبایی مطلب شما...
سلام.....
چقدر زیبا حرف می زنید.....!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
دریافت کد گوشه نما دریافت کد گوشه نما