ترنج

ترنج

بسم رب الحسین...
قال الله تعالی: «...فَاخْلَعْ نَعْلَیْکَ إِنَّکَ بِالْوادِ الْمُقَدَّسِ طُوىً»
از خویش رها شو و با عشق درآمیز،
و چون به میقاتِ ماه "مُحرَم" وارد شدی،
اِحرام بربند که مُحرِمی!
گرد "عاشورایش" بسیار طواف کن،
و چون در کوی معرفتش بیتوته کردی،
بسیار خدا را بخوان،
تا تو را به وادی جنون کربلا راه دهند..
و چون به کربلا رسیدی، تا ابد وقوف کن!
و با اشک های روان بگو:
لبیک یا حسین...
تا بر کشته اشک های روان مَحرمِ اسرار شوی...

این تناقض تا ابد شیرین ترین مرثیه است: سرترین آقای دنیا را خدا بی سر گذاشت!

کد آهنگ

طبقه بندی موضوعی

بی هیچ شرطی...

يكشنبه, ۶ شهریور ۱۳۹۰، ۰۱:۵۷ ق.ظ
 
 
 

از معادلات برای حل مسئله استفاده می شود...چشم بسته غیب گفتم!!! کافیست کمی بیاندیشی راه

روشن و صراط هموار است... برهان وجودش را به هر چرا بنگری می توان نگریست... بی حساب و کتاب و

معادلات اعداد و ارقام...

آنکسی که معادلات را در دست دارد، همه چیز را می تواند عوض کند!

این یک اصل ثابت شده در زمین است اگر سرمان را از زیر برف درآوریم! کسی که معادلات را بداند و عوامل را

بشناسد، می توان مسائل مربوط به آن را حل کند...حال کسیکه بتواند معادلات و شرایط را عوض کند و حتی

معادلات را نقض یا تعویض یا تبدیل کند، نه به طریق محاسباتی و تئوری بلکه به طریق عملی و اجرایی ...

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

و همه چیز را داراست و هر کاری می تواند بکند...حالا این سر معادله دنیایی را هم که حساب کنیم...

 

می شود آنی که باید هستی به پایش ریخت...

همانی که خودش بخشد و خود ضامنش شد و خود هم ستاند...که هر هستی ای؛ روزی به سوی ذات و

وجودی که از آن هست شده باز خواهد گشت... پس سزاست ستایش چنین هستی بخشی...

بی هیچ شرطی...

 

 

http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/img/daneshnameh_up/4/45/tohid.jpg

 

توضیح = حمد

هر چه بیشتر تسلیم شویم، گوید: دست ها بالا(«تر»)... اما چقدر لذت بخش است دستان را به نشانه تسلیم

در مقابلش بالا ببری... و از آن لذت آفرین تر اینکه دستهای خالیت را بگشایی به سپاسگزاری از بر آوردن هر

آنچه خواسته ای و نخواسته ای و هر عطا کرده و نکرده اش...که در تمام هستی حکمت وجودی نهفته است

که...تمام وجود ها به فرمان موجود باش او امر به بودن می شوند... بی هیچ شرطی...

یکبار هم شده نیت کنیم کم نیاوریم در برابر عطایش و به اندازه وجودمان شاکر باشیم و بمانیم...

که حسابگر هم اگر باشیم خودش فرمود هر که شکر کند نعمتی بر او افزوده عطا خواهد شد...

 

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۰/۰۶/۰۶
ریحانه خلج ...

تو

خدا

نظرات  (۱۹)

در گذر ایام روزی فرا می رسد که در های بهشت بسته می شود و زندگان به حال

رفتگان یا شهیدان قبطه می خورند.

(روحانی شهیدمحمد حسین ایزدی)

منتظر حضور گرمتان هستم .

التماس دعا .
فربّی احمد شیء عندی و احقّ بحمدی


از بحث این بار شما بیشتر خوشم آمد !
ریاضیاتی بود و بخش ریاضیاتی وجودم را نوازش کرد...
هر چند شما هرچه بنگاری، زیباست و بر جان می نشیند
پاسخ:
ریاضیات برای اساتید ریاضی همیشه خوش آهنگ بوده و هست...و ما هم که فقط حساب گریم البته نه از آنان که ریاضیات خوبی دارند و به حساب و کتاب خویش می رسند...
نتوانستم احسنت نگویم!
تصاویری که انتخاب میکنی همه منحصر به اند...
و این یکی بخصوص خوب با دل طنازی میکند!
اهدنا صراط المستقیم
بحق الحسین...
بی هیچ شرطی...
همه را ...
شرط؟
بخشیدنش هم شرط نداد؟
اما بنظرم با تمام این همه
بی هیچ شرطی هایش...
خیلی بهانه دارد ...
برای
اینکه
من بازگردم...
بهانه هایی مثل
رمضان
حرم
و بزرگتر از همه ی اینها...
ح س ی ن علیه السلام
امیر المومنین علیه السلام

یا رب ال ح س ی ن!
بحق ال ح س ی ن!
بحق ال حس ی ن
بحق ال حس ی ن
بحق ال ح س ی ن علیه السلام
بانو!
شما اهل قم هستید؟
دانشجویید؟
الحمد الله بخاطر آشنایی با شماهیئتی ها...
قلمتان نمک گیر تر به گریه روضه های ارباب...
اگر بارانی میبارد...کویر راهم دعا کنید...
علی علی
من اهل مشهدم
بی هیچ شرطی
انگاره های زمین تو را می خواند
آنگاه که از فراز باران زمین را می شویی
رحمت العالمین دستان پرسخاوتش را ارزانی قلمتان نموده است
مراقب دلتان باشید
التماس دعا
لبیک یا حسین
۰۶ شهریور ۹۰ ، ۱۱:۱۷ تنهاترین ستاره شب
خدایا در این روز روزی ام کن فضیلت شب قدر را و بگردان در آن کارهای مرا از سختی به آسانی و بپذیر عذرهایم و بریز از من گناه و بار گران را. ای مهربان به بندگان شایسته خویش.
۰۶ شهریور ۹۰ ، ۱۱:۱۷ تنهاترین ستاره شب
امام علی علیه السلام: پایان دانائی ، نادانی است و پایان خرد ، حیرت و سرگردانی است و پایان معرفت ، پذیرش و تسلیم.
۰۶ شهریور ۹۰ ، ۱۱:۲۰ تنهاترین ستاره شب
این دوست ما محراب عزیز چند وقتیه نیست! کجا رفته بی خبر؟!
پاسخ:
در سفر...
اوهوم ......
سپاس مخصوص پروردگار عالمیان است...
ما که بی توفیق امدیم و بی توفیق برگشتیم
دستانت را از دور میفشارم
زینب من
ما بی تاب، و نیایش بی رنگ.
از مهر لبخندی کن، بنشان بر لب ما
باشد که سرودی خیزد در خورد نیوشیدن تو.
ما هسته پنهان تماشاییم.
ز تجلی ابری کن، بفرست،‌که ببارد بر سر ما
باشد که به شوری بشکافیم، باشد که ببالیم و
به خورشید تو پیوندیم

"سهراب سپهری"
خدا یک نقطه دارد. به خاطر یک رنگی یگانگیش، زندگی را دور بزن و آنگاه که بر تارک بلندترین قله ها رسیدی، لبخند خود را نثار تمام سنگریزه هایی کن که پایت را خراشیدند.
اگر تنهاترین تنها شوی، باز هم خدا هست، او جانشین تمام نداشتنی های توست.
۰۶ شهریور ۹۰ ، ۱۷:۴۴ ساده تر از سکوت
با عشق به خدا اوج میگیریم...
...بی هیچ شرطی...
حتم دارم که زندگی یعنی
طعم سوهان و زعفران بانو...
..............
قلم میزنی...
نه بر صفحه های این مجازستان!..
که گاهی بر سنگی
که
دل
ماست...
التماس!دعا
نوکر با شرط و بهانه نوکر نمی شود برای ارباب...
شکر آن صمد لایزال را که بی هیچ شرط بخشید و به کوچکترین طلبی "سریع الرضا"شد و گذشت از سر ره گم کردنمان.
هدایت کردمان به ره ،به سوی نور... به مددش یاری می جویم از درگاه رفیعش که در میان خانه گم نکنیم صاحب خانه را ...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
دریافت کد گوشه نما دریافت کد گوشه نما