سکوت نگاری...
دوشنبه, ۴ مهر ۱۳۹۰، ۰۳:۳۷ ق.ظ
از امشب کم توقع شده ام...
آرزویم کم حرف است و یک کلمه ی کوچک...
هیچ نمیخواهم جز گفتن از "تو"...

اینجا آغاز و مجالی برای سکوت نگاری هاست...
قلم گاه اندک می نگارد از حکایت دل ...
و گاه قراری کرده ام تا در دریای دلی کویری غرقه شوم...
تا شاید راهی گشوده شود، به باران...
آرزویم کم حرف است و یک کلمه ی کوچک...
هیچ نمیخواهم جز گفتن از "تو"...

اینجا آغاز و مجالی برای سکوت نگاری هاست...
قلم گاه اندک می نگارد از حکایت دل ...
و گاه قراری کرده ام تا در دریای دلی کویری غرقه شوم...
تا شاید راهی گشوده شود، به باران...
آن حرف هایم می شود سکوت نگاری...
سکونت مدام دل من از اینک در سکوت نگاری هاست...
تا باران ببارد...
تو هم حرفی بزن ... سکوتت کشنده است...