ترنج

ترنج

بسم رب الحسین...
قال الله تعالی: «...فَاخْلَعْ نَعْلَیْکَ إِنَّکَ بِالْوادِ الْمُقَدَّسِ طُوىً»
از خویش رها شو و با عشق درآمیز،
و چون به میقاتِ ماه "مُحرَم" وارد شدی،
اِحرام بربند که مُحرِمی!
گرد "عاشورایش" بسیار طواف کن،
و چون در کوی معرفتش بیتوته کردی،
بسیار خدا را بخوان،
تا تو را به وادی جنون کربلا راه دهند..
و چون به کربلا رسیدی، تا ابد وقوف کن!
و با اشک های روان بگو:
لبیک یا حسین...
تا بر کشته اشک های روان مَحرمِ اسرار شوی...

این تناقض تا ابد شیرین ترین مرثیه است: سرترین آقای دنیا را خدا بی سر گذاشت!

کد آهنگ

طبقه بندی موضوعی

شوریدگی خواهم...

شنبه, ۸ مرداد ۱۳۹۰، ۰۲:۱۱ ق.ظ

تیرهایی که در جان من می رود...

 

نه مرا می کشد...

 

نه مرا از پا در می آورد...

 

فقط خیال استقامت می دهد و ندای افتادن!

اما باران وقتی ببارد تیرهای انتقام  شعله ی خشم نیست طوفان سرد تمام داغ هاست...

به قول خوبان تمام شد متن عاشقی رسانه ای مختارنامه... اما حکایت عاشقی را پایان نیست...

من حسین نگار نیستم... اما این روزها حسین علیه السلام مثل سه سال محرم که فقط دیدمش بی هیچ معرفتی... می آید و به رسم جوانمردی اش خانه ی ویران مرا آباد می کند...

 

ترنج را رنج نادیدن تو دشوار است یا ایها العزیز...

اما بیاد غربت دل غریب مادر را صدا زدن چیز دیگریست... شوریدگی را به آزمون و ابتلا می دهند و من خامتر از فتح آزمون بلند صبوری خواهرت هستم... کنار تل سودا زده ای بودم که نامت را به اذن خورشید نگاه مادرت بردم...

حالا که برمی گردم و به تمام دقایق بی معرفتی های محض در کنارت بودن غبطه می خورم دیگر مجالی نیست که بگویمت اسرار آمدنم فقط حس خالی دوست داشتن بود و دیگر هیچ...

کجاست زنده دلی که بگویم دل مرده را به کلافی بستم که در آن بازار خریدارش نگاهی شد که خرید تا اینکه دل نشکند... که هیچ صرفه در خریدن این کالا نبود مگر شرمنده کردن دلی نالایق از بهر دوست...

 

 

کربلا رفته غمی دارد به وسعت دل کربلا ندیده ی در انتظار اما...
خوشا به حال آنکه نرفته ...
تیر هنوز در چله دارد...

کمان قد را خم می کند تا تیر رها شود...

اگر رها شد خدا کند قلب را بدرد...

 

 

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۰/۰۵/۰۸
ریحانه خلج ...

ح س ی ن

کربلا

نظرات  (۳۶)

با سلام خدمت شما همکار وبلاگ نویس عزیز

این پیغام را برای شما ارسال کردم تا عرض کنم سوسا وب تولز ( ارائه دهنده ابزار رایگان وبلاگنویسان ) ابزار رایگان جدید و متفاوت خودش را اضافه کرد...

در ضمن با قرار دادن ابزارهای سوسا وب تولز در وبلاگ خود می توانید به صورت اتوماتیک در قرعه کشی بزرگ ما شرکت کنید.

جوایز ناقابل این دوره قرعه کشی:
1- یک لپ تاپ دل برای یک نفر
2- چهار مینی لپ تاپ برای چهار نفر
3- پنجاه فلش مموری 16 گیگ سیلیکن پاور برای 50 نفر

منتظر حضور گرمتون هستم با تشکر
http://susawebtools.ir
تنهایی هایتان را پیش ‌فروش نکنید . . . فصل ‌اش که برسد به قیمت میخرند. . .
باور نمیکنم!!
شب جمعه هایم را زین پس
در کدام حسینیه
باید نینوایی کنم؟
جمعه شبش بخوان رفیق
بی‌تاب نشسته
تا تماش‍ــای شما
.
.
یک شاخ‍ــه‌ی گل
گذاشته ج‍ـای ش‍ـما
.
.
این مسأله را چگونه ح‍ــل باید کرد؟!!!
م‍ـردی به توان عشق من‍ـــهای شما..
۰۸ مرداد ۹۰ ، ۱۰:۱۳ تنهاترین ستاره شب
خدایا!
من در کعبه ی فقیرانه ی خود چیزی را دارم که تو در عرش کبریایی خود نداری من چون تویی دارم و تو چون خود نداری.
امام زین العابدین (ع)
این مساله را چگونه باید حل کرد؟!
مختار رفت و به اخر رسید سیر!
حالا چه باید کرد سپهرا؟؟!
من و تو مختاریم... خدا اختیارمان داده!
سلام
آخ چه درد داشت ، چه غریبانه بود....
التماس دعا
صبر....
کربلا رفته جا مانده ای دارد که ...

خوشا به حال نرفته ...
سپهرای ِ عزیزم ،

سلام

تسلیت خواهر کوچکت را پذیرا باش ...

از خدای ِ مهربان برایت صبر و استقامت می خواهم ...

و رحمت و همنشینی با مادر فاطمه ی زهرا را برای آن بزرگوار ...
چقدر ...
جمله آخر!
۰۸ مرداد ۹۰ ، ۱۸:۳۹ دنیادیده نابینا
ترنج مگر کربلا رفته هم غم دارد بانو؟؟؟؟

اما من نرفتم اگر خدا بخواهد و آقا طلب کند چند وقت دیگر عازم میشوم...

یعنی بروم و برگردم باز هم غمش را دارم؟؟؟؟؟؟؟؟
پاسخ:
باید داغ را ..
۰۸ مرداد ۹۰ ، ۱۸:۵۷ گوهری در صدف
سپهرا جان

نوشته ای "کربلا رفته غمی دارد به وسعت دل کربلا ندیده ی در انتظار اما...
خوشا به حال آنکه نرفته ..."

و ای دوست، من هنوز اندر خم یک کوچه ام...
پاسخ:
خوشا به حال نرفته ها...
ماه رمضان شد، می و میخانه بر افتاد

عشق و طرب و باده به وقت سحر افتاد (حضرت امام)

التماس دعا
یا زهرا
دیشب چقدر دلتنگ مسجد کوفه شدم...
و محرابش

محراب علی...
کربلا رفته غمی دارد به وسعت دل کربلا ندیده ی در انتظار اما...
خوشا به حال آنکه نرفته ...
خوشا به حال آنکه نرفته ...
خوشا به حال آنکه نرفته ...
خوشا به حال آنکه نرفته ...
بی انصاف....
پاسخ:
می روی تا...
سلام
آبجی من چطوره؟
آپم بدو بدو بیا
سلام
مختار شهادتش مانند حسین بود با این تفاوت که او را تیربارانو حسین را نیزه باران کرده بودند...
اصلا مختار باران را دید...
حسین اما خود باران بود...
کربلا را سیراب کرد...
التماس دعا
سپهرا.. سپهرا... دارد این جملاتت دیوانه ام می کند..

حالا که برمی گردم و به تمام دقایق بی معرفتی های محض در کنارت بودن غبطه می خورم دیگر مجالی نیست که بگویمت اسرار آمدنم فقط حس خالی دوست داشتن بود و دیگر هیچ...

کجاست زنده دلی که بگویم دل مرده را به کلافی بستم که در آن بازار خریدارش نگاهی شد که خرید تا اینکه دل نشکند... که هیچ صرفه در خریدن این کالا نبود مگر شرمنده کردن دلی نالایق از بهر دوست...

... دل نوشته هایت... دلم را زمزمه می کند....
پاسخ:
دل...
سلام.
افسوس و صد افسوس...!
افسوس که ندیدمش! مختارنامه را!
حیف...!!
سطر به سطر پستت داغ دلم رو تازه کرد.

ان شاالله به برکت ماه مبارکی که در راهه مادر با نیکان و صالحان محشور بشن.
و ان شا الله که دعای خیر حضرت ولیعصر بدرقه راهتونه و بهتون آرامش و صبر میده.

و باز هم افسوس..!
افسوس که نمیتونم حال کربلا رفته ها را درک کنم!
خدا کند که غمش نصیبمان شود...!
شرمندا از بابت غلط تایپی!
اصلاح میکنم: "حضرت ولیعصر"
پاسخ:
ناخوانده می پذیرند...
امشب دل رسوای ما ، دارد هوای کربلا ...
.
بسم ا...
پاسخ:
دل کربلا هم برای رسوائیان تنگ است...
چه کردی سپهرا ...
.
.
.
لایمکن الفرار ...
پاسخ:
فرار باید کرد...
دارم آماده می شوم ...
از فردا!
برای یک ماه تمام ...
عشق جانان در جهان هرگز نبودی کاشکی
یا چو بود اندر دلم کمتر فزودی کاشکی

آزمودم درد و داغ عشق باری صد هزار
همچو من معشوقه یک ره آزمودی کاشکی

نغنویدم زان خیالش را نمی‌بینم به خواب
دیده گریان من یک شب غنودی کاشکی

از چه ننماید به من دیدار خویش آن دلفروز
راضیم راضی چنان روی ار نمودی کاشکی

هر زمان گویم ز داغ عشق و تیمار فراق
دل ربود از من نگارم جان ربودی کاشکی

ناله‌های زار من شاید که گر کس نشنود
لابه‌های زار من یک شب شنودی کاشکی

سعدی از جان می‌خورد سوگند و می‌گوید به دل
وعده‌هایش را وفا باری نمودی کاشکی

من هی زل زده ام به همین عکس ...
.
.
.
بس است برای دلم ...
.
.
.
تا وقتی کربلا نرفتی حرف برای گفتن زیاد داری ... اما وقتی رفتی و دیدی ...
گفتی دل.. یاد دلدار افتادم..


دلدار قد رشید......
.................
...........
.........
..
(وقتی زبان قاصر است... فقط میشود سکوت نگاری کرد)
۰۹ مرداد ۹۰ ، ۱۳:۲۳ تنهاترین ستاره شب
پیشاپیش فرا رسیدن حلول ماه مبارک رمضان. ماه مهمانی خدا را به شما تبریک می گویم.
سپهرا؟
بغض مسکوت در برابر این واژگان خفقان آور است ...
غم کربلا رفته کجا و دل کربلا ندیده کجا؟؟؟

آن را که غمی چون غم من نیست چه داند
که ز شوق تو ام دیده چه شب می گذراند

بسم له السلام ...

دعا گویتان بودم ..
در
حریم ِ حرمش
سلام
وعده دیدار نزدیک است؛
باز دیوانه ام مستم
باز می لرزد دلم دستم
--------------
بارخدایا ! وسوسه های نفس نگذاشت جانم در نهر رجب تطهیر شود ، از در آویختگان درخت طوبی شعبان هم که نبودم ! ترحم فرما و در دریای رمضانت مستغرقم نما ....

دعاگویم و ملتمس دعا ...
.
از خود فرار کردم و لا یمکن الفرار
امشب دوباره آمده ام بر سر قرار
رسوای خویش گشتـ م و غرق خجالتـ م
من آمدم ولی تو به روی خودت نیار...
.
سپهرا یعنی من هنو دلــــ م تیر در چله است
اگر مرا خواندند و رها شد
چه میشود ؟؟
التماس دعا

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
دریافت کد گوشه نما دریافت کد گوشه نما