فقط با تو می توان گفت...
دوشنبه, ۴ شهریور ۱۳۹۲، ۰۳:۲۰ ق.ظ
بال و پری نیست مرا...
دست نگیری، سخت فرو خواهم افتاد...
طوماری بلند، از حدیث فراقش در دل دارم،
که فقط برای تو نگاشته ام...
کلمات نابی هست که،
فقط برای تو، می توان نوشت...
و حرف هایی هست که، فقط با تو می توان گفت...
پرنده ی دلتنگِ آسمانت را،
باز نغمه ی تنهایی ها و اندوه روزگار؛ در خویش بلعیده است...
در فراز نگاهش کن، که در فرود هم؛
تنها تو راز دار و بینایی...
+ ...ما یُمْسِکُهُنَّ إِلاَّ الرَّحْمنُ إِنّهُ بِکُلِّ شَىْء بَصِیرٌ ...ملک/19
این پرندگان را در آسمان جز خداى رحمان نگه نمى دارد، او نسبت به همه چیز بینا است...