قرار دل...
چهارشنبه, ۳ اسفند ۱۳۹۰، ۰۱:۴۳ ق.ظ
سمنبویان، غبارِ غم، چو بنشینند، بنشانند
پریرویان، قرارِ دل، چو…
قرار دلی نیست تا بر غبار غم خستگی هایم فائق آیم...
حالا که چتری گشوده ام به وسعت تنهایی هایم
باید بدانم که خیس بارانش نخواهم شد ...
آن هم زیر چتر!!!
پس لاجرم نبودن تو را در خود باید بجویم...
تا دل قرار یابد...