ماه نیمه ی ماه...
شنبه, ۲۵ تیر ۱۳۹۰، ۱۰:۱۱ ب.ظ
ماه به نیمه رسید ماه من...
از پس ابرها به در آی...
شب های سیاهمان را مهتابی شدن آرزوست...
نمی تابی؟؟؟
کنار پرچین خیالم نقش ماه را در آب کشیده ام و نیلوفرانه به پایت می پیچم...
تا از محاق به در آیی ماه من...
اینجا نسیم نگاهت به نور می ماند و باران نور می بارد...
نکند ماه از نیمه بگذرد و ...
آه شود نصیب...
ماه من...
...
شیشه ی پنجره را باران شست...
از دل من اما چه کسی نقش تو را خواهد شست...؟
می دانم این کویر جای روییدن نیست!
و به بارانش نباید دل بست...
اما ماه آسمان دلم...
ستاره ها خوب مسیر را نشان میدهند؛
اگر پشت به زمین کردن و خیره گشتن به آسمانت ما را همراهت می کند...
راه ستارگان را نشانمان بده که...
«وبالنجم هم یهتدون»
[نحل/16]
و با ستاره ها راه را می یابند...
که تو اهل آسمانی و زمین جای تو نیست ماه نیمه ی ماه...
|+|
ماه از نیمه گذشت و ماه من هنوز در محاق است ...
یارب از ابر هدایت برسان باران را...
تا باران ببارد ...
۹۰/۰۴/۲۵