معشوق ازلی خداوند...
شنبه, ۳ تیر ۱۳۹۱، ۱۲:۵۶ ق.ظ
نامت شروع مبحث زیبای عاشقی ست
حا سین و یا و نون…الفبای عاشقی ست
هر کس که عاشقت شده فهمیده ست که
تنها فقط حسین معنای عاشقی ست
اکسیر عشق توست که دیوانه میکند…
آقای ما حسین،آقای عاشقی ست
محدوده ی هفت آسمان از شوق گریست، گاه آمدنت...
عهد ازلی بر خون سرخ تو تقدیر شد و در آغوش نور، تو را خون خدا نامیدند...
تو شدی ثارالله...
و چنین شد که_ تو از آغاز معشوق ازلی خداوند گشتی...
و وقتی خدا عاشق شد؛ تو را آفرید...
نفسی بیا و بنشین، سخنی بگو و بشنو....... که به تشنگی بمردم، بر آب زندگانی