می بارد...
شنبه, ۲۵ دی ۱۳۸۹، ۰۸:۱۸ ب.ظ
از عصر می بارد سپیدی بر سیاهی های شهرم...
بر تمام دقایق دود آلود و عصیان زده ...
بر تیره گونی نگاه های وحشت زده...
و بر تمام روشنی هایی که تو را هماره با نام بارشت تمنا دارند...
ببار چون باران...
بر تپش تمام ثانیه های عمر این مردمان...
ببار باران...
ببار...
۸۹/۱۰/۲۵
رسما حالم را بهم زدی با این انتخاب عکس ات !!!