ترنج

ترنج

بسم رب الحسین...
قال الله تعالی: «...فَاخْلَعْ نَعْلَیْکَ إِنَّکَ بِالْوادِ الْمُقَدَّسِ طُوىً»
از خویش رها شو و با عشق درآمیز،
و چون به میقاتِ ماه "مُحرَم" وارد شدی،
اِحرام بربند که مُحرِمی!
گرد "عاشورایش" بسیار طواف کن،
و چون در کوی معرفتش بیتوته کردی،
بسیار خدا را بخوان،
تا تو را به وادی جنون کربلا راه دهند..
و چون به کربلا رسیدی، تا ابد وقوف کن!
و با اشک های روان بگو:
لبیک یا حسین...
تا بر کشته اشک های روان مَحرمِ اسرار شوی...

این تناقض تا ابد شیرین ترین مرثیه است: سرترین آقای دنیا را خدا بی سر گذاشت!

کد آهنگ

طبقه بندی موضوعی

هوای دل...

شنبه, ۱۳ اسفند ۱۳۹۰، ۰۱:۴۱ ق.ظ

از انجماد زمین می‏رهانی‏م بانو... به سمت آینه‏ ها می‏کشانی‏م بانو!

دلم به پنجره‏ هایت دخیل می‏بندد... شبی که منتظر مهربانی‏م بانو!

 

http://www.radiomaaref.ir/_uploads/4images/data/media/2/h_masoomeh_sh_88.jpg

 

وقتی در هوایت غرق می شوم اصلا دلم نمی خواهد از هوای تو بیرون بیایم اما گاهی نمی شود...مثل همین  جمعه غروب، که آمدم کنارت و دوست داشتم بمانم و باز هم نشد... این روزها، اصلا فرصت خلوت کردن با تو را ندارم ...خیلی دلم می خواست یک روز فقط یک روز، از آن روزهای بی دغدغه ام باز می گشت تا راحت بیایم و بنشینم و با تو حرفهای دلم را بگویم... اما چه می توان کرد؟ باز هم تنها آمدم و پر از خیال و با اینکه تشنه ی  حرف زدنم با تو؛ بی اینکه جرعه نوشی کنم_ نشستم و مات ستونهای بلند خانه ات شدم و دوباره سکــــــــوت...اصلا انگار زبانم بند میاید، وقتی قرار است کم با تو سخن بگویم ، آن هم با این همه حرف_به هیچ مطلق میرسم... خسته ام بانو، خیلی خسته تر از آنکه بتوانم بی مستی رویت و بی دفع خماری، بشوم آنی که همیشه بودم... همان من سابق... بانوی دلم؛ سبک نیستم این روزها _ درد دارد تمام دقایق و نفس هایی که می کشم بی تو... گرچه همه لبخندهایم را، به شادمانیم تعبیر می کنند و آرامش ظاهرم را می نگرند ...اما تو خوب میدانی چه غوغایی در کشتی طوفان زده ی جانم بر پاست... حرفهایست که اگر اذن دهی بماند بین من تـــــــــــو... آمده بودم بگویمت خوش مهربانی هستی بانو... طایفه مهربانتان را عشق است... خواهر رئوف که باشی باید کریمه شوی؛ که جز این روا نیست بانوی دلم... روزی که می گفتند کاروانت رهسپار قم میشود رسم مهمان داری ندانستم و در جوار خورشیدی بودم که تو رنج سفر و غربت را به شوق دیدار او تا دیارم طی کرده بودی... امروز هم روز پر گشودن توست_ مهمان 17 روزه شهرم... و من اما، باز هم دارم می روم... مسافر دیاری می شوم که با خلوت خاموش و روشن تمام صحنهایش انسی دارم عجیب... اما این بار... تو خوب میدانی مثل تمام رفتن هایم نیست...

در جوار امام الرئوف دست چین کرده ام_ تمام حرف ها و درد دل ها را ...می خواهم در کولبارم مهرتان را، ببرم و سلامی از جنس دلتنگی هایتان_ تا عرضه دارم بر امامی سرشار از مهربانی ها... دعا کنید اذن دهد؛ به شکستن... شکستن دلـــــــــ و قفل های بسته...


 
http://aflakian1.persiangig.com/ax%20mazhab/r6.BMP

اللهّمَ صَلّ عَلی عَلی بنْ موسَی الرّضا
المرتَضی الامامِ التّقی النّقی  و حُ جَّّتکَ
عَلی مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثری
الصّدّیق الشَّهید صَلَوةَ کثیرَةً تامَةً زاکیَةً
مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِ فَ ه کافْضَلِ ما صَلّیَتَ
عَلی اَحَدٍ مِنْ اوْلیائِکَ ...

یا علی...
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۰/۱۲/۱۳
ریحانه خلج ...

تو

عشق

بانو

نظرات  (۱۴)

خوب نگاه کن ...غم را _از چشمان یخی ام را بخوان...
من فقط
یک بلیط رفت
" مشهد " می خواهم
حتی الامکان بی برگشت ...
...............
بلیطش اینجاست و جاده در انتظار ...
رئوفا اجالتا برگشتمان نزن ، حالا بی برگشتش بماند...
۱۳ اسفند ۹۰ ، ۰۱:۵۸ خدا را در آینه میبینم
خواندیم و نگاشتیم و از هوای دلتان با اجازه لَختی استشمام کردیم
سلام

سفرتان بی خطر ! ما از همه جا ماندگان را نیز دعا بفرمایید .
خوش به سعادتتان که همچوار بانویی کریمه هستید . همین که دلتان پر درد می شود و می اید برایش حرف میزنید ، نه اصلا حرف هم نمیزنید فقط نگاهش می کنید و او همه چیز را تا عمق جانتان میخواند و برایتان دعا میکند بهترین نعمت است ، قدرش را بدانید ...

چندیست که لذت زیارتشان را نچشیده ام ...دلم تنگ است ...خیلی .


سوگوار غم پرواز ِ ملکوتی شان هستیم ...
۱۳ اسفند ۹۰ ، ۱۲:۳۷ نای دل فقط آه
ما نیز همچنان در لیست انتظاریم تا شاید بلیطی زنای دل و بدون بازگشت نصیبمان شود...
گر زلف یار دیدی جانا به یاد ما باش...
سلام
سلامم را برسان...


یاعلی
بیشتر از پیش، ملتمس دعایت هستم بانو ...
رحلت بانوی مهربانی تسلیت
سلام
خواهری ما هم امروز رسید به آستان حضرت مهربانی...
یک حسی بهم می گوید نصف حرف های دلت با حرف های دلم یکی است...
حرم حضرت سلطان مهربانی دعا گو و نایب الزیارة باش،باور کن سپهرا حال دلم دیگر گونه است خیلی التماس دعا
التماس دعا ...
...

.........
اما صدای آدمی این نیست
با نظم هوش ربایی من آوازهای آدمیان را شنیده ام
در گردش شبانی سنگین، ز اندوه های من سنگین تر
و آوازهای آدمیان را یک سر، من دارم از بر
یک شب درونِ قایق دلتنگ خواندند آنچنان
که من هنوز هیبت دریا را
در خواب می بینم.
.../...
سلام. احوال شما؟ خوبید؟ کاندید مسابقه چهره 90 شدم. اگه ممکنه لطف کنید ثبت نام کنید و بعد تو یکی از پنج وبلاگی که معرفی می کنید اطلاعات پنج دیواری رو هم وارد کنید.
آدرس وبلاگ:http://rocpina.persianblog.ir
نویسنده: بهنام جعفری
موضوع: یادداشت
شهر: قم
لینک محل ثبت نام: http://chehreblog.com/register
از حالا از زحمتتون متشکرم. به امید دیدار.
۱۷ اسفند ۹۰ ، ۱۴:۴۵ نای دل فقط آه
من سید نیستم ولی دوست دارم عمه صدایت بزنم...
دوست دارم مادر صدایت بزنم...
دوست دارم فقط صدایت بزنم...
یک پنجره پرواز مرا خواهد برد
از صحن تو ... تا بهشت
یاعمه ...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
دریافت کد گوشه نما دریافت کد گوشه نما