بی قرار توام...
يكشنبه, ۲۱ آبان ۱۳۹۱، ۰۳:۳۱ ق.ظ
بال می خواهم، برای پریدن و رسیدن...
برای سکوتی که تمنای تسکین درد را، در من فریاد میکشد...
و برای رسیدن به آخرِ جاده ی آرامش؛ تو بمان...
بمان و تکیه گاه خیالم باش...
بمان که، سالهاست در انتظار؛ و بی قرار توام...
تا نیایی مرا قراری نیست...
لایک
سلام
فقط اینو نفهمیدم که امام زمانی بود یا عاشقانه های معمولی!
یکی نیست بگه آ[] تو که نفهمیدی واسه لایک میزنی!!!!.
در جواب خودم باید بگم که خواهر خوب من هر چی که می نویسه با بصیرتانه هست و واجب اللایک هست.
کاش منم یه دوست داشتم که برام مثل شما قالب وبلاک طراحی می کرد.
یه وبلاگ با هوای بارونی رشت!