ترنج

ترنج

بسم رب الحسین...
قال الله تعالی: «...فَاخْلَعْ نَعْلَیْکَ إِنَّکَ بِالْوادِ الْمُقَدَّسِ طُوىً»
از خویش رها شو و با عشق درآمیز،
و چون به میقاتِ ماه "مُحرَم" وارد شدی،
اِحرام بربند که مُحرِمی!
گرد "عاشورایش" بسیار طواف کن،
و چون در کوی معرفتش بیتوته کردی،
بسیار خدا را بخوان،
تا تو را به وادی جنون کربلا راه دهند..
و چون به کربلا رسیدی، تا ابد وقوف کن!
و با اشک های روان بگو:
لبیک یا حسین...
تا بر کشته اشک های روان مَحرمِ اسرار شوی...

این تناقض تا ابد شیرین ترین مرثیه است: سرترین آقای دنیا را خدا بی سر گذاشت!

کد آهنگ

طبقه بندی موضوعی

۹۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ح س ی ن» ثبت شده است

این نه عاشوراست که، محشر برپاست...

دلـــــــــ بر سَـــــــــرِ نی می برند...

مکن ای صبح طلوع...

 
افسران - مگر از این فاش تر هم می توان گفت؟...
+ برخیز که شور محشر آمد....

 

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ آذر ۹۱ ، ۲۲:۳۵
ریحانه خلج ...

 

پیچیده در این دشت عجب بوی عجیبی
بوی خوشی از نافه ی آهوی نجیبی

یا قافله ای رد شده بارش همه گلبرگ
جا مانده از آن قافله عطر گل سیبی

این گل،گل صدبرگ نه،هفتاد و دو برگ است
لب تشنه و تنهاست،چه مضمون غریبی

با خط چلیپای پر از خون بنویسید
رفته است مسیحایی،بالای صلیبی…


 
ولایت امام بر مخلوقات ولایت خداست، یعنی همه ذرات عالم ، از پای تا سر ، بقایشان به جذبه عشقی است که آنان را به سوی امام می کشد، اما خود از این جذبه بی خبرند . اگر او کشکشانه ما را به کوی دوست نکشد و بر پای خویش رهایمان کند، یاران ، همه از راه باز می مانیم . آسمان را دیده ای که از او بلندتر هیچ نیست ، اما درگودال های حقیر آب نیز می نگرد؟+

نوشته های سید مرتضی را که مرور می کنم مانده ام این آسمان تا کجا گودال را می نگرد؟ تا کجا می برد؟ اصلا به درونت که بنگری همه محبت ها از اوست و تو را هیچ حبی نیست جز حب ذات... حال این روزها و این شب ها را بنگری خوب می فهمی که از آنچه سِر نهفته است در دل این آیه کهیعص  هیچ نمی دانی... این روزها می اندیشم دلم سنگین می تپد و هنوز در دلم بغضهایی است، به چشم که هیچ، به گلو هم نرسیده... دلم اشک می خواهد نه بغض کال...
چقدر من خوشبختم که خدای آسمان و گودال... و خدای  ح س ی ن و من یکیست... خدایی که تو را افرید برای عالمی و مرا آفرید برای گریستن بر ماتم تو...

+فصل پنجم فتح خون/سید مرتضی آوینی
کهیعص: آیه 1 سوره مبارکه مریم
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ آبان ۹۱ ، ۱۴:۴۳
ریحانه خلج ...

دیدن قتلگاه تو چشم نمی خواهد ...

دلـــــــــــ می خواهد...

 


۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ آبان ۹۱ ، ۰۱:۲۰
ریحانه خلج ...

دوست داشتن تو...

تنها گواه عاشقی در حیات و ممات است...

 

۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ آبان ۹۱ ، ۰۳:۲۰
ریحانه خلج ...

 

صد نقطه چین گذشت تا رسیدیم به آغاز...

تقویم این عالم بار دیگر تکرار می کند...

که در اوراق خمیده ی دقایقش، لحظه ای که از آنِ تو نباشد نمانده است...

زمان به ساعت فریادها و بغض های در گلو،

به سرعتی شگفت،

چشم ها را به باور می نشاند، برای آشتی دوباره با اشک های روان...

درست میانه ی دنیا ایستاده ایم، باز هم بی دلیل!

و کسی چه میداند شاید تنها دلیل ماندن در این تکرار، مُحرم توست...

تنها دلیلِ فریادها... بگو مرا، چگونه؟!

برای انتشار دردواژه هایم ، و چراییِ نگارش عاشقانه هایم،

برای دلداده هایت...دلیل بیاروم؟؟

که تــــو، تنها دلیلِ دلی، لیلی جان...

از آن روز که بر مرز دلدادگی و سرسپردگی، بدون دلیل نگاشتند...

امتدادِ روشن ترین سپیده ی دوران، بلندترین خط خون است،

دل مجاب شد به جنون،

و مجنون، با تو دلیلی برای سکوت نمی جوید...

که تو همه دلیل آوای بلند دل هایی،

ح س ی ن...

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ آبان ۹۱ ، ۰۴:۴۳
ریحانه خلج ...
دریافت کد گوشه نما دریافت کد گوشه نما