ترنج

ترنج

بسم رب الحسین...
قال الله تعالی: «...فَاخْلَعْ نَعْلَیْکَ إِنَّکَ بِالْوادِ الْمُقَدَّسِ طُوىً»
از خویش رها شو و با عشق درآمیز،
و چون به میقاتِ ماه "مُحرَم" وارد شدی،
اِحرام بربند که مُحرِمی!
گرد "عاشورایش" بسیار طواف کن،
و چون در کوی معرفتش بیتوته کردی،
بسیار خدا را بخوان،
تا تو را به وادی جنون کربلا راه دهند..
و چون به کربلا رسیدی، تا ابد وقوف کن!
و با اشک های روان بگو:
لبیک یا حسین...
تا بر کشته اشک های روان مَحرمِ اسرار شوی...

این تناقض تا ابد شیرین ترین مرثیه است: سرترین آقای دنیا را خدا بی سر گذاشت!

کد آهنگ

طبقه بندی موضوعی

در منِ به زبان عاشق، تاختن آسان است،

هستی ام را که بگیری و مرا از آن خویش کنی و آنگاه گر بر سر عهد بمانم لبیک گفته ام...

آنجاست که مرغوبیت سکه و عیار دل و عاشقی های گاه و بی گاهم مشخص میشود...

راست گفته اند که به آزمون می توان به معرفت جوانمردان عاشق رسید...

و چون ابراهیم را به آتش افکنند و ذبح عظیم خواستندش، لبیک گفت و آتش بر او گلستان شد.

و زان پس قربانگاهی شد وعدگاه آزمودن او به عشق...

و چنین بود که در عصر عطش در حماسه ی سترگ دشت بلا

عاشقی ح س ی ن را، به تیغ عشقش آزمود،

تا همگان بدانند اگر ابراهیم خلیل، همه ی اسماعیل جانش به مسلخِ خورشید برد؛

ح س ی ن سر و جان و هستی را فدا کرد،

تا آن ملائک که گرد مقتلش به طوافش آمده اند نیک بنگرند که از چه رو  خطاب آورده:

فتبارک الله احسن الخالقین 1

  و چنین شد که در آزمون بلند عاشقی،

ح س ی ن با ســـــر سپردن به رضای دلش، که رضای او بود، لبیکـــــــی به وسعت تاریخ گفت...

و بر سر نی، آیه آیه عشق را تفسیر کرد...

تا ترجمان هر قطعه از پیکری شود که همه ستایش خالق می کردند...

تا خالق نیز بر فرشتگان مسجودش به داشتن عبدی چون ح س ی ن مباهات کند...

که این همان ح س ی ن است همان ذبح عظیم...

فدینـه بذبح عظیم 2

 

 

1سوره مبارکه مومنون، آیه 14

2سوره مبارکه صافات، آیه شریفه107 

۶ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۲ آذر ۹۱ ، ۰۲:۵۵
ریحانه خلج ...

اسیرم به بودن های دنیایی. کاش رهایم کنی از خویش...

بخوان مرا و آزاده کن از هر چه جز عشقت...

که دین ندارم و آزادگی از مذهب تو می جویم...

بیا و مومنم کن به نگاهی...

که زنده ی مذهب تو کافر نشود...

 

به فتوای دلــــــ... بی قرارانت زندگانی می جویم...

گویند: می کشی مرا ح س ی ن

دل اما خوش است که، کشته عشق ح س ی ن از همه کس زنده تر است...


افسران - یک کربلا راه است، تا رسیدن به خدا...

 

۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۱ آذر ۹۱ ، ۰۴:۲۲
ریحانه خلج ...


أَلسَّلامُ عَلَى الدِّمآءِ السّآئِلاتِ

سلام بر آن خون هاى جارى...

می گویند خون که از تن برود جان را با خویش می برد...

اما خونی که به آسمان ها رسید و رنگ خورشید را سرخ گون کرد

قرن هاست؛ جانها را احیا می کند...

و آن را که، خون تو جان آفرین شد، از مرگ چه باک، که زنده است به عشق تــــو...

 

 

 


۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۱ آذر ۹۱ ، ۰۳:۵۹
ریحانه خلج ...
مژده داد منتظر باش، یلدا نزدیک است...
شاید او نمی داند طولِ درد و غم انتظار در شب یلدا،
به اندازه ی همان ثانیه های کوتاهِ بلندی اش بیشتر است...

راستی تو می دانی؟
در دل هر شب زمستانی ما
 بی تـــــــو هزاران یلداست...

افسران - تــــــو تمام زندگی  ِ منی! ...
۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ آذر ۹۱ ، ۰۳:۱۱
ریحانه خلج ...
سیب سرخ دلم...
 در فراسوی خیال،
 عطر تـــــــــــو را می جوید...
دستم را که بگیری، می شوی تعبیر رویای من...
 

افسران - من به سیبی خشنودم...

 

 

۸ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ آذر ۹۱ ، ۰۳:۰۶
ریحانه خلج ...
دریافت کد گوشه نما دریافت کد گوشه نما