ترنج

ترنج

بسم رب الحسین...
قال الله تعالی: «...فَاخْلَعْ نَعْلَیْکَ إِنَّکَ بِالْوادِ الْمُقَدَّسِ طُوىً»
از خویش رها شو و با عشق درآمیز،
و چون به میقاتِ ماه "مُحرَم" وارد شدی،
اِحرام بربند که مُحرِمی!
گرد "عاشورایش" بسیار طواف کن،
و چون در کوی معرفتش بیتوته کردی،
بسیار خدا را بخوان،
تا تو را به وادی جنون کربلا راه دهند..
و چون به کربلا رسیدی، تا ابد وقوف کن!
و با اشک های روان بگو:
لبیک یا حسین...
تا بر کشته اشک های روان مَحرمِ اسرار شوی...

این تناقض تا ابد شیرین ترین مرثیه است: سرترین آقای دنیا را خدا بی سر گذاشت!

کد آهنگ

طبقه بندی موضوعی

 

چه زود بزرگ شدیم...

برای تو می گویم پرنده تنهایِ تنهایی هایم...

می دانی اگر هر کودکی بداند بزرگ شدن یعنی تنهاتر شدن... یعنی دورتر شدن...

یعنی همان روز اول مدرسه...یعنی همان نقطه سر سطر آخر...

روزی که او رفت و تو تنها شدی...

یعنی ...

میدانی پرنده_ وقتی قرار است پرواز کنیم هم تنها باید سفر کنیم؟؟تنهایِ تنها...

رازی نهفته است در عمق این کلمه به وسعت یک دنیا بی اویـــــــــی...

تـــــــو باشی و من تنها؟

رنج تنها بودن انسان و سرنوشت تلخش را ، از آغاز ازل جدایی از خودت رقم زدی...

سالهاست رهاشده ایم  در این زمین تنها،

می دویم به دنبال تــــــو ...

اما تو نگاهت در پی ماست و ما غافل از نگاهت...

 

۱۷ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ ارديبهشت ۹۱ ، ۰۳:۳۸
ریحانه خلج ...


کسی نشانی بهشت را نداشت
و خداوند
مــــادر را آفرید !
*

 

سکوت می کنم در برابر واژگانی که تو را به خاطر می آورد...

و آرزو می کنم خورشید تابان وجود هر بهشت بر گستره ی جانهای خاکی آدمیان تابنده باشد...

تا باران ببارد...

* قلمش طلا...

 

۱۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ ارديبهشت ۹۱ ، ۱۶:۳۷
ریحانه خلج ...

این آدم های دیروز خوب و امروز خوبتر را _ فرق است با بی معرفت هایی چون من...

از جنس زمین که باشی؛ میشوی بخشی از  همین قماش زمینی....

از همین خاکی هایی که ، انگار دل آسمان تپیده و تو افتاده ای از آن...

هوای خانه ی دلم سخت ابریست... چشم هم در زلالی شوره زده...

باران را هم خیال آمدنی نیست ...

+به مخاطبان خاص (همه ادمهای حقیقی و مجازی این روزگارم...دور یا نزدیک) از دیروز تا فرداها،فراموش نمی شوید...اگر جواب احوالم را پرسیدن سکوت شده این روزها ...

۱۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ ارديبهشت ۹۱ ، ۰۴:۱۰
ریحانه خلج ...

اشک، شوقِ چشم است...

و باران، شاید_ شوقِ آسمان...

ابرهای آسمان، مشتاق فروآمدن توست...

و عمق دیده های من در انتظارِ شوقی دگرباره...

 هر کدام ببارند...

دل من و آسمان می رسد به اوج...

همیشه شوق دارد چشمانم _ برای روزی که ، باران ببارد...

 

۱۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ ارديبهشت ۹۱ ، ۱۵:۴۱
ریحانه خلج ...

دلتنگی بهانه است، دلم از خویش گرفته است...

سنگ بردار و خود را بشکن تا بهانه دلتنگیت بشود همه او...

خود را که شکستی شعاع نور فرصت تابیدن می یابد...

لا اله الا انت....سبحانک انی کنت من الظالمین...

 

 

گاهی مرهم تمام زخم ها تو را میسوزاند تا بدانی که هیچ راهی جز او نیست...

اهدانا الصراط المستقیم...

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ ارديبهشت ۹۱ ، ۰۳:۳۰
ریحانه خلج ...
دریافت کد گوشه نما دریافت کد گوشه نما