ترنج

ترنج

بسم رب الحسین...
قال الله تعالی: «...فَاخْلَعْ نَعْلَیْکَ إِنَّکَ بِالْوادِ الْمُقَدَّسِ طُوىً»
از خویش رها شو و با عشق درآمیز،
و چون به میقاتِ ماه "مُحرَم" وارد شدی،
اِحرام بربند که مُحرِمی!
گرد "عاشورایش" بسیار طواف کن،
و چون در کوی معرفتش بیتوته کردی،
بسیار خدا را بخوان،
تا تو را به وادی جنون کربلا راه دهند..
و چون به کربلا رسیدی، تا ابد وقوف کن!
و با اشک های روان بگو:
لبیک یا حسین...
تا بر کشته اشک های روان مَحرمِ اسرار شوی...

این تناقض تا ابد شیرین ترین مرثیه است: سرترین آقای دنیا را خدا بی سر گذاشت!

کد آهنگ

طبقه بندی موضوعی

۲۳۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عشق» ثبت شده است

دستهایم همه نور ...
می درخشد اینجا...
به چراغانی بارانی شهرم  امشب؛ آسمان می بالد...


http://iranrooz.persiangig.com/image/mazhabi/CLOUD.jpg

آنجا که دلت سخترین حجم سکوت است و نگاهت تلخی زخم فراق را؛ با امید به صبحی روشن طی می کند تا طلوع خورشید... تنها واگویه سبز انتظارم این است که، به سرخی خون های پاک معتقدم و می دانم که تو در راهی... و هر راهی را پایانی است سپید...
سوار مرکب عشق، در امتداد حرکتی عاشقانه از پس ابر به در آمده ای و نور خورشیدیت مسیر مطلق آفرینش را نشانه رفته است... تا سبز شدن زمین و رویش نور اندکی حوصله باقیست...
و 313 ستاره ی منظومه ی کهکشانیت چشم انتظار اشارت نورند... ببار نورت را بر شهر بی باران جان؛ ای اکسیر ایمان و تنها ترانه ی تنهایی انسان...

+ببخش دیر آمدم... اینبار، بوی سیب طعم عشق تو را داشت باران دلم...
ما را به کربلا می آزمایند...
یا علی...

 

۳۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ بهمن ۹۰ ، ۲۲:۵۰
ریحانه خلج ...

سرخ و سبز و زرد...

و در نهایت دودت، چون اندوه سیاه...

شعله هایت می رقصد و در قمار سوختن و ذوب شدن ها، تــــو تنهایی...

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ بهمن ۹۰ ، ۲۳:۳۱
ریحانه خلج ...
دور از نگاه گرم تو بی تاب گشته ام
بر من نگاه کن که تب و تابم آرزوست...


خلسه ای شگرف تو را می برد به مرز دوست داشتن ها... آنجا که چشمانت اشک را می خواند به زلالی...چقدر سبک می شود این سنگینی دلت این روزها، وقتی غبار چشمت به شبنمی تر زدوده می شود...بیاد سه سال قبل دقیقا تقویم شمسی همین روزهای بی تکرار امسال...دلتنگیت تو را می کشاند به...
از حرم که می زنم بیرون بی اختیار طول خیابان را طی می کنم چشمم میخورد به اولین کتابفروشی...جایی که انگار چند وقت است از دیدنش محروم شده ام...اصلا دلم مرا میکشاند به آنجا چون دنبال رزق هستم...می خواهم خودم برای خودم هدیه بخرم...این روزها خیلی لازم دارم خودخواه شوم!!! اسامی کتابها را می خورم، نمی خوانم...انگار نه انگار هوا دارد تاریک میشود و...سر برمی گردانم دوباره کنجکاوانه می کاوم و خیره به انباشته ای از کتاب می نگرم... به ویترین مغازه و خواندن نام کتابها راضی نمی شوم به داخل میروم...3 نفر پشت پیشخوان خاک گرفته نگاهم می کنند...بی توجه به آنها؛ دستانم را در پی کتابها به قفسه فرو می برم چند کتاب جیبی را بر می دارم و نگاه میکنم...سر آخر آیات در مثنوی را برمی دارم با نگاهی  به جلد قرمز رنگش و چند صفحه ورق زدن...و بعد با نگاهی به قیمتش پول و کتاب را میگذارم جلوی فروشنده...خب خرید خوبی بود، یک هدیه باز هم کتاب... اکنون دو روز می گذرد و هدیه ام را از کیفم در نیاورده ام...
۱۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ بهمن ۹۰ ، ۰۳:۰۷
ریحانه خلج ...
من آن نی خشکم بر لبهای نا پیدایی
که قصه فراق را در من می دمد
و خاطره ای از «روزگار وصل» خویش می سراید...

http://haftrooz.net/photo/haram%20210-800.jpg

از بین الحرمینی که در کویش به اذن تو تنفس کردم؛
 تا صفا و مروه و بین الحرمین مدینه عشق همه مطلع نورش از تو بود...
ابتدای راه تو بودی و انتهای این راه ازلی تویی...
هر جا که بود دلم به امید  تو دل رها کرد به بازگشت...
چشم به تو داشت دلم تا در حرمت که دنج ترین کنج آرامش عالم است بیارامد...
خورشید تمام شبها و روزهایم...
روزگار من بی تو هیچ است...
نمیدانم چرا چشمانم گاهی بی اختیار خیس می شوند...
می گویند حساسیت فصلی است...آری من به فصل فصل این دنیای بی تو حساسم آقا...


اذن به یک لحظه نگاهم بده...
 

 

 

۱۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ بهمن ۹۰ ، ۲۱:۰۶
ریحانه خلج ...

فروغ بخـش شب انتـظار آمدنیست...

رفیق آمدنیست غمگسار آمدنیست...

مترس از شب یلـدا بهار آمدنیست...


 

 

عطر نرگس، این روز ها عجیب مست می کند آدم را...
حالت عوض میشود وقتی یک دسته اش را به دست می گیری و از پیچ و خم های بی باران روزگار، تا خانه ی تهی از یار پیاده گز می کنی...
وقتی به ناکجا آباد ذهنت میرسی، باز هم ذهن خسته ات به تکرار انتظار معترف می شود و این که سخت است بی تــو بودن و مستی نرگس عاشقی که عطرش یادت را فریاد می زند...
عَزیزٌ عَلَیَّ اَنْ اَرَی الْخَلْقَ وَلا تُری ...

 

۹ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ دی ۹۰ ، ۰۰:۵۲
ریحانه خلج ...
دریافت کد گوشه نما دریافت کد گوشه نما