ترنج

ترنج

بسم رب الحسین...
قال الله تعالی: «...فَاخْلَعْ نَعْلَیْکَ إِنَّکَ بِالْوادِ الْمُقَدَّسِ طُوىً»
از خویش رها شو و با عشق درآمیز،
و چون به میقاتِ ماه "مُحرَم" وارد شدی،
اِحرام بربند که مُحرِمی!
گرد "عاشورایش" بسیار طواف کن،
و چون در کوی معرفتش بیتوته کردی،
بسیار خدا را بخوان،
تا تو را به وادی جنون کربلا راه دهند..
و چون به کربلا رسیدی، تا ابد وقوف کن!
و با اشک های روان بگو:
لبیک یا حسین...
تا بر کشته اشک های روان مَحرمِ اسرار شوی...

این تناقض تا ابد شیرین ترین مرثیه است: سرترین آقای دنیا را خدا بی سر گذاشت!

کد آهنگ

طبقه بندی موضوعی

روزگار نگاری...

سه شنبه, ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۱، ۰۲:۰۵ ق.ظ

مگر زنجیر مویی گیردم دست ... وگر نه، سر به شیدایی برآرم

دنیاست با تمام معادلات بی حساب کتابش، خوب و بد احوال تو روی همین دنیای بی حساب اثر میگذارد...نه اینکه دنیا را حساب و کتابی نباشد! که محال است و هیچ چیزی را جز با محاسبات نیافریده اند...

این روز ها خورشید برایم کمی زودتر غروب میکند و شبها و تاریکی را بیشتر می فهمم... خوابمان را حسابی و کتابی نیست و شده جزی از حالمان...البته تلاشی هم شاید آنچنان باید و شاید نکردیم برای رفعش...

فقط همین که هستیم زیر نور ماهش و دستمان را گرفته و رهایمان نمی کند خودش یعنی همه چیز...او اندک ما را بسیار می دارد و پندار ما هم دوباره بخشی اوست...دو راهی ها زیاد میسازیم برای این تن های خاکیمان و حتی رویا هم زیاده می بافیم اغلب...

حرفها بسیار است و حوصله شاعرانگی نیست مرا...به تنگ آمدن هم از خصلت عوالم انسان است اگر در دیباچه ی هستی انسان بخوانندمان...

در محضرش سر فرود می آورم به شکرانه که عطایش هماره نصیب بوده و مرا قدرتی نیست نه به بیان و نه به کردار ثنا و ستایشی در خور رحمتش... فقط چنین که او با من مهربان است عالمی هم چنینش دیده اند چون من ؛که غوغای دلتنگی هایشان را حواله می کند به بَرش... چونان که او تنها حسابرس شنواست_ مرا نیز چون همگان امید عطایی دگر باره است از خوان کرامتش، باشد که چون همیشه سزاوار گرچه نبوده ایم از ما دریغ مدارد ...

روز نگاری: یادشان بخیر گنج های معرفتی که هرگز فراموششان نخواهیم کرد... استادان بزرگوارمان که آموخته ها و داشته های امروزمان را پس از مهر خدا از آنان داریم...آنان که با کلام جانشان درس عشق به یکتاترین را به من آموختند ... بی نهایت ارادتمان باقیست گرچه دوریم از نظر، اما بلند آوازه است لسان دلمان تا بگویمشان  همیشه در دل و جانند...سپاس و روزتان مبارک...

+یادش بخیر روزهای مدرسه و قیل و قال کودکی...کاش میشد کمی کودک بودم به اندازه ی تمام عمر...

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۱/۰۲/۱۲
ریحانه خلج ...

استاد

نظرات  (۳)

یاد تب و تاب خرید هدیه افتادم ...
کتاب یا گل ...
همیشه بر سر این دو راهی بودم ...
سلام خوبی؟
وبلاگتون خیلی عالی شده هم ترنج هم اون یکی
سلام
ان الله بصیر بالعباد...
التماس دعا رفیق
یاعلی

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
دریافت کد گوشه نما دریافت کد گوشه نما